یاس و مریم

پس شاخه های یاس و مریم فرق دارند؟!

آری!اگر بسیار اگر کم فرق دارند

 

شادم تصور می کنی وقتی ندانی

لبخندهای شادی و غم فرق دارند

 

برعکس می گردم طواف خانه ات را

دیوانه ها ، آدم به آدم فرق دارند

 

من با یقین کافر ، جهان با شک مسلمان

با این حساب اهل جهنم فرق دارند

 

بر من به چشم کشته ی عشقت نظر کن

پروانه های مرده با هم فرق دارند

 

                                                          "فاضل نظری"

 

گل غربت

تا گل غربت نرویاند بهار از خاک جانم

با خزانت نیز خواهم ساخت خاک بی خزانم

 

گر چه خشتی از تو را حتی به رویا هم ندارم

زیر سقف آشنایی هایت می خواهم بمانم

 

بی گمان زیباست آزادی ولی من چون قناری

دوست دارم در قفس باشم که زیباتر بخوانم

 

در همین ویرانه خواهم ماند و از خاک سیاهش

شعرهایم را به آبی های دنیا می رسانم

 

گر تو مجذوب کجا آباد دنیایی ،  من اما

جذبه ای دارم که دنیا را به اینجا می کشانم

 

نیستی شاعر که تا معنای حافظ را بدانی

ورنه بیهوده نمی خواندی به سوی عاقلانم

 

عقل یا احساس ؟ حق با چیست ؟ پیش از رفتن – ای خوب !

کاش می شد این حقیقت را بدانی یا بدانم

 

 

قطره باران

شبیه قطره باران که آهن را نمی فهمد

دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمی فهمد

 

نگاهی شیشه ای دارم به سنگ مردمک هایت

الفبای دلت معنای نشکن را نمی فهمد

 

هزاران بار دیگر هم بگویی دوستت دارم

کسی معنای این حرف مبرهن را نمی فهمد

 

من ابراهیم عشقم ، مردم اسماعیل دلهاشان

محبت مانند شمشیری که گردن را نمی فهمد

 

چراغ چشمهایت را برایم پست کن دیگر

نگاهم فرق شب با روز روشن را نمی فهمد

 

دلم خون است ، تا حدّی که وقتی از تو می گویم

فقط یک روح سرشارم که این تن را نمی فهمد

 

برای خویشتن دنیایی شبیه آرزو دارم

کسی من را نمی فهمد...کسی من را نمی فهمد"

 

زنده یاد:"نجمه زارع"